تاريخ: سه شنبه 4 فروردين 1394
ساعت: 23:47امروز رفتم سره خاکه مرتضی
همه ج خلوت و تاریک بود جز قبره مرتضی
چون جلو پسرا بودن جلو نرفتم
ولی از پشت که نگا میکردم
دیدم که یه پسری سرشو گذاشت روی قبر مرتضی و قبرش رو بوسید
راستش بهش حسودیم شد
که چرا چون دختر نمیتونم سرمو بذارم رو قبر مرتضی یا حتی نزدیکه قبرش بشم
خیلی دلم سوخت
اون موقع بود که تازه فهمیدم حسرت یعنی چی....
نظرات شما عزیزان: